حسین قره: اما ماجرای این تیتر و توییت «خوانندگان رپ برای مجوز باید رپ بخوانند» از کجا آغاز شد. ۱۵ مردادماه امسال خبرگزاری برنا از محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد در خصوص مجوز گرفتن سه خواننده مشهور رپ «حمید صفت»، «چَرسی» و «دِدان» پرسید که وزیر جواب داد: من در جریان ریز صدور این مجوزها نیستم.
او اضافه کرد: جزئیات مجوز دار شدن سه خواننده رپ را آقای سالاری معاون امور هنری و امیرحسین سمیعی مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد باید پاسخ بدهند. بنای ما در وزارت ارشاد این بود که مجوزهایی که اغلب بهصورت سلیقهای مدیریت میشد را بررسی کنیم و این سلیقهها را تبدیل به قانون کنیم. نتیجه آن شد سند موسیقی، سند سینما، سند هنرهای نمایشی، سند معماری و… شد.
وی در آخر هم تأکید کرد: من در جریان ریز صدور این مجوزها نیستم. سالاری معاون امور هنری میتوانند پاسخ دقیق بدهند.
این صحبتهای وزیر و طرح مسئله مجوز به سه خواننده رپ به موجی در رسانهها تبدیل شد.
آماج برای بررسی این مسئله گفتوگویی با روزنامهنگار و پژوهشگر موسیقی علی شیرازی انجام داد و در آن این موضوع مورد بررسی قرار گرفت که میتوانید بخوانید: امیر تتلو چون نتوانست مجوز دریافت کند، به سمت ادبیات شرمآور حرکت کرد/ چرا یک موسیقی باید ممنوع شود؟ نمیشود به زور سلیقهسازی کرد
در روزهای بعد از آن خبرنگاران به سراغ «محمود سالاری» معاون امور هنری وزارت ارشاد رفتند و درباره صدور مجوز برای خوانندگان موسیقی رپ از او پرسیدند، سالاری ضمن رد مجوز برای خوانندگان موسیقی رپ گفت: صدور مجوز برای سه خواننده رپ صحت ندارد و ادامه داد: قاعدتاً هنوز مجوزی برای موسیقی رپ صادر نشده است. مجوزی برای اثری صادر شده است که پاپ بوده است و آن خوانندهای که مشهور به رپخوانی است در آن اثر رپ نخوانده و ژانرش پاپ است. در حقیقت ما به موسیقی پاپ او مجوز دادیم. دو اسم دیگری هم که مطرح شده بود را بررسی کردم، آن دو خواننده هم قرار بر این بود که اگر در گونه پاپ بخوانند مجوز بگیرند.
مسئله اینجاست که سالاری نمیگوید، برای آن که مجوز رپ بگیرید باید پاپ بخوانید، همه آنانی که با ساختار درخواست مجوز هر نوع کار و اثر ادبی و هنری در وزارت ارشاد آشنایی دارند، میدانند، هنرمند باید اثری را ارائه کند و بعد از بررسی کارشناسان مجوز صادر شود. میتوان به کل این ساختار ایراد گرفت که هنرمند اصلاً چرا باید مجوز بگیرد، میتواند اثرش را منتشر کند مثل همهجای دنیا، بعد از منظر عرف اجتماعی و ملی مورد قضاوت مردم قرار گرفته و آن وقت است که اثر یا موردپسند ملی و جهانی میشود و یا نمیشود، هر نوع هزینه معنوی و مادی آن کار هم با خود هنرمند است. درباره این سرفصل بسیار میتوان صحبت کرد. آثار هنری هم مثل سایتها و خبرگزاریها در ایران میتوانند پس از انتشار مورد ارزیابی قرار بگیرند و… مثالهای آن بسیار است. با همه این اوصاف این که بگوییم به خواننده رپ گفتهاند پاپ بخوان بعد بیا مجوز رپ بگیر این عین کژتابی رسانهای است. این توییت که رضا رشیدپور آن را از تیتر رسانهها – احتمالاً بدون خواندن اصل خبر – منتشر کرده و در بسیاری از رسانههای دیگر نیز منتشر شده؛ فروکاستن امر مهم فرهنگی به یک لطیفه و خوشمزگی است.
اینکه چند کارشناس با ربط و بیربط در جایی بنشینند و متولی فکر مردم باشند و بگویند آنها چه گوش کنند و چه گوش نکنند، چه ببینند و چه نبینند و اصلاً معلوم نباشد چه کسی با چه ملاک و معیاری به آنها چنین مجوزی داده است که خودشان هر کار و اثری را ببینند؛ ولی قیموار تشخیص دهند مردم نباید آن آثار را ببینند، مسئلهای است که باید درباره آن در دولت جدید بهصورت جدی بحث کرد و مورد واکاوی قرار داد.
عملکرد وزارت ارشاد دولت سیزدهم جای نقد جدی دارد و در بسیاری از حوزهها میتوان ورود کرد و با پرسشهای جدی مسائل اصلی را زیر ذرهبین گذاشت؛ اما با کژتابی فرصتها ازدسترفته و محصول فکری درستی به دست نمیآید.
سالاری در همان گفتوگو از تشکیل کارگروهی برای مجوز دادن به رپ میگوید و اضافه میکند: ما کارگروهی را در خصوص بررسی ژانر موسیقی رپ داریم؛ اما این بین اختلافنظر بسیار زیاد است. رپ یک سبک زندگی است که با خودش چیزهای زیادی به همراه دارد؛ بنابراین فقط نباید واژهها و نتها را کنار هم دید. به همین دلیل هنوز به جمعبندی قطعی دراینخصوص نرسیدهایم.
همین نکته محمود سالاری جای بحث بسیاری دارد، حداقل ۲۰ سال (اگر بیشتر نباشد) از عمر موسیقی زیر زمینی و تولید آثار رپ در کشور میگذرد، بعضی از خوانندگان این سبک از ایران هم مهاجرت کردهاند و بازار کار مفصلی در خارج از ایران دارند، در شبکههای ماهوارهای و در گوشیهای جوانان رپ ایرانی تمام فضا را گرفته است. امروز توماج صالحی خواننده رپ در زندان به سر می برد، «هیچکس» و «یاس» و… از ایران رفتهاند، این همه موزیک ویدئو در این فضا ساخته شده، چه بسیاری که سعی میکنند متعهد بخوانند و درد جامعه را بازتاب دهند، چه بسیاری که با طنز به این موسیقی رنگ و بو دادهاند، بسیاری هم با ناسزا و فحش، آن وقت وزارت ارشاد حداقل بعد از سه دولت کارگروهی تشکیل داده است که درباره رپ هنوز به نتیجه نرسیدهاند. این دور بودن مدیران از فضای فرهنگی و دیوارکشی خود یک مسئله مهم است. اینکه در شرایط اضطرار و پس از وقایع و حوادث تلخ و دردناک درگذشت مهسا امینی در اواخر پاییز و زمستان ۱۴۰۱ وزارت ارشاد حتی به خوانندگانی که تابهحال روی صحنه را ندیدهاند، رویشان زوم میکند و قلبشان بوم بوم میکند و مجوز کنسرت میدهد، آن وقت خواننده متعهدی که رپ میخواند را محدود میکنند و مجوز نمیدهند، جای بحث دارد و میتوان آن را به چالش کشید.
۵۷۵۷